سه‌شنبه، خرداد ۲۵، ۱۳۸۹

23 خرداد بابل




یک سال گذشت

25 خرداد سالروز بازداشت سید ضیاء نبوی دانشجوی سه ستاره و محروم از تحصیل دانشگاه نوشیروانی



نامه شیوا نظر آهاری به یاد سید ضیا نبوی

برای ستاره‌دارهای زندانی/ به یاد ضیا نبوی


دست بند را باز كن سرباز، این دستها مقدس است، باز كن این دست بند اسارت را، این پسر، دانشجو است، ستاره دارد..

سرش پایین است و تند تند می‌نویسد، اتهامات بازپرس سبحانی تمام صفحه را پر كرده و او همینطور ریز به ریز جواب‌هایش را می‌نویسد، سرش را هم بلند نمی‌كند- من می‌بینمش از پشت سر، كمی این پا و آن پا می‌كنم، باصدای بلند حرف می‌زنم شاید صدایم سرش را برگرداند..بلاخره نگاه می كند، سری تكان می‌دهیم و لبخندی..

بیرون كه می‌آید، دلم می‌خواهد ، به رسم زندانیانی كه تازه آزاد می‌شوند، بغلش كنم و آفرینی بگویم. دادگاه انقلاب است.. جلوی در شعبه 2 بازپرسی امنیت، ما ایستاده‌ایم و به اندازه 4 ماه حرف داریم برای هم.. سبحانی از دفتر بیرون می‌آید، نگاهی می‌اندازد و غر می‌زند كه " چیه دوباره جلسه تشكیل دادین؟" ما لبخند می‌زنیم و 1 ساعتی در راهروهای دادگاه انقلاب، بین زندانیان مختلف، با هم حرف می‌زنیم از بازجویی‌ها، از 209، از روزهای ملاقات، از دلخوشی‌های مشترك یا اتهامات مشترك، می‌گوییم و می‌گوییم.. سرباز می‌گوید: چقدر شما حرف دارید؟.. پاسخ می‌دهم، به اندازه 4 ماه، كه هی به فكر همدیگر باشیم و ندانیم حال آن یكی را..

××

دو هفته از بازداشتم گذشته است، سیزده روز است که افتاده ام گوشه سلول انفرادی- بی خبر- بدون بازجویی- بدون هیچ اتفاقی

××

بازجو مقابل در ایستاده و راهنمایی‌ام می کند- از پله ها به پایین-

قبل از همه چیز سراغ ستاره‌دارها می‌رود و فلسفه بافی‌ها و تئوری‌های توطئه‌اش که فقط خنده‌ام را به همراه دارد...کلی آسمان و ریسمان به هم بافته می‌شود که اخر سر بگوید شورای دفاع از حق تحصیل مستقل نبوده و در این میان "ضیا نبوی" عامل این وابستگی است.. آن‌هم به کجا؟ - سازمان مجاهدین.. در میان لبخندهای من، می‌گوید که "ضیا" را هم بازداشت کرده‌ایم.. لبخندم محو می‌شود و او ادامه می‌دهد:" سیدم اینجاست".. ادامه بازجویی دیگر مهم نیست.. سوالهای بازجو در میان قانون و تبصره‌های من، تمام می‌شود

به سلول بر می‌گردم. حس بدی دارم... به "ضیا" فکر می‌کنم، به همه روزهایی که با هم پلاکارد دست می‌گرفتیم و از ستاره‌دارها می‌گفتیم برای مردم. به تلاشش و به ستاره‌های روی سینه‌اش .. روزهای بعد به بی‌خبری می‌گذرد، هیچ‌کس از ضیا خبر ندارد. هیچ جا اثری از حضور او نیست. خیلی بعدتر می‌فهمم که نامش در کیفرخواست اولیه دادگاه‌های علنی آمده است و شورای دفاع از حق تحصیل به عنوان بازوی سازمان مجاهدین معرفی شده است. از ضیا اما خبری نیست

×× این جلسه فقط مربوط به شورای دفاع از حق تحصیل است. می‌گوید: " اسامی اعضای شورا را بنویسم" می‌گویم که کسی را نمی‌شناسم. "ضیا" در اتاق کناری بازجویی پس می‌دهد. بازجو می‌رود به اتاق ضیا، به او می‌گوید که شیوا اسامی اعضای شورا رو یادش نمیاد، براش بنویس.. بازجو برگه را می‌آورد و من پشت برگه می‌نویسم: "ستاره دانشجو نشان افتخار است" و می‌دهم دست بازجو

خبر می‌آورند که موهای ضیا را تراشیده‌اند. خبر می‌آورند که کتکش زده‌اند.. خبر می‌آورند که ملاقات ندارد.. خبر می‌آورند که زیر فشار است.

××

حالا اینجا در دادگاه انقلاب، من روبرویش ایستاده‌ام و با هم از همه روزهای رفته می‌گوییم و قهقهه سر می‌دهیم.

باز می‌گوید که انقدر حقوق بشر حقوق بشر نکن.. ما حالمان خوب است! .. برای چی شلوغ می‌کنی.. من می‌خندم و او هی توصیه می‌کند که مراقب باش، به زندگی‌ات برس..منم از آن باشه‌هایی می‌گویم که معنای صدتا نباشه را دارد

×××

حالا تو تاب بیاور رفیق. نام دانشجویان ستاره‌دار با نام تو گره خورده.. آنها کوچک‌تر از آنند که بتوانند، ستاره‌هایت را دست مایه‌ای برای محکوم کردنت، کنند. آنها کوچکند رفیق. تمام می‌شود این روزها را..

پی نوشت: ضیا نبوی، مجید دری و پیمان عارف، ستاره‌دارهای زندانی را ‌آزاد کنید

سارا خادمی دانشجوی دانشگاه مازندران از ادامه تحصیل محروم شد


سارا خادمی دانشجوی رشته جامعه شناسی دانشگاه مازندران از ادامه تحصیل در مقطع کارشناسی ارشد محروم شد.

به گزارش دانشجونیوز، خادمی در آخرین روز مهلت انتخاب رشته طی تماسی تلفنی به اطلاعات سازمان سنجش احضار شد و بعد از بازجویی طولانی که از سوی اطلاعات سازمان از او به عمل آمد وی را مردود گزینشی عنوان کردند.

سارا خادمی از جمله فعالان دانشجویی بود است که همراه چندی دیگر از دانشجویان در آذر ماه سال 86 دستگیر و روانه بازداشتگاه اطلاعات شد و بعد آن دوبار به دادگاه انقلاب احضار شد.

امسال نیز بسیاری از دانشجویان با محرومیت از ادامه تحصیل در مقطع کارشناسی ارشد مواجه شده اند، این در حالی است که مسئولین کشور از جمله محمود احمدی نژاد بارها در مصاحبه‌های خود محروم کردن دانشجویان از حق تحصیل را تکذیب کرده اند.

پیش از این نحوه ممانعت از ادامه تحصیل محسن ثقفی دانشجویان دانشگاه آزاد تهران نیز گزارش شده بود. در این روش دانشجویان با عنوان «نقص در پرونده» به سازمان سنجش احضار شده و در آنجا مورد بازجویی و گزینش قرار می گیرند.

بیانیه انجمن اسلامی دانشجویان دموکراسی خواه دانشگاه تهران و علوم پزشکی تهران در سالگرد حمله خونین به کوی دانشگاه تهران در ۲۵ خرداد ۸۸

انجمن اسلامی دانشجویان دموکراسی خواه دانشگاه تهران و علوم پزشکی تهران در سالگرد حمله خونین به کوی بیانیه ای صادر کرده است.


به گزارش دانشجونیوز، دربخشی از بیانیه این تشکل دانشجویی به مناسبت سالگرد واقعه کوی دانشگاه چنین آمده است:" فاجعه ی 25 خرداد 88 اما یادآور حادثه 18 تیر 78 نیز بود. بدون شک ابعاد این جنایت بسیار گستره تر از 18 تیر 78 بود اما از آنجایی که در این حادثه مهاجمین با برنامه ریزی و هماهنگی با مدیریت حکومتی در قبل و بعد از جنایت وارد عمل شدند و نیز از تجربیات بیشمار خود و رژیم ستمشاهی در سرکوب آزادی خواهان بهره ها گرفته بودند، تا کنون مانع از روشن شدن زوایای پنهان این فاجعه شده اند. همزمانی این حادثه با فجایعی که در خیابان ها در حال وقوع بود و اخبار فراوان سرکوب و کشتار وحشیانه مردم در اواخر خرداد 88 از عوامل دیگری است که موجب شده به عمق و ابعاد این جنایت آن طور که باید پرداخته نشود".

همچنین در بخش پایانی این بیانیه آمده است:" انجمن اسلامی دانشجویان دموکراسی خواه دانشگاه تهران و علوم پزشکی تهران به عنوان عضوی از پیکره ی جنبش دانشجویی ایران در ادامه مبارزات صد ساله ایرانیان برای دموکراسی با دعوت به تداوم مشی مبارزه مسالمت آمیز ، تاکید می کنیم راه رسیدن به دموکراسی و احقاق حقوق بنیادین بشر از مسیر مقاومت می گذرد. معتقدیم تنها راه رهایی از وضع موجود تداوم ایستادگی بر آرمان های دموکراتیک و پیگیری مطالبات به حق خویش در مقابل استبداد حاکم است".

مشروح این بیانیه در زیر می آید:

باي ذنب قتلت

یک سال از حمله وحشیانه عمال کودتاچی به کوی دانشگاه تهران گذشت. تاریخ 80 ساله دانشگاه در ایران بارها شاهد این دست لشگرکشی چماقداران و تاخت و تاز مغول وار بوده است. چه آن هنگامی که در رژیم پهلوی، ساواک در پوشش دانشجویان، سرگوب گران را اجیر و به دانشجویان مبارز حمله می کرد و چه امروز که دانشجویان دانشگاه تهران به جرم دفاع از حقوق پایمال شده و آراء غارت شده، با اسلحه، باتوم، قمه، چماق ، گاز اشک آور و ..... مورد هجوم بسیجیان نادان و پلیس مزدور قرار گرفتند.

پس از انتخابات ریاست جمهوری سال 88 و "شعبده بازی" تاریک دلان روسیاه، دانشجویان دانشگاه تهران همراه با مردم ایران اعتراض خود را به نتایج دروغین انتخابات نشان دادند. تجمع مسالمت آمیز دانشجویان کوی در 23 خرداد با حمله عوامل سرکوبگر و دستگیری تعدادی دانشجو همراه بود.

روز بعد در 24 خرداد دانشجویان داغ دیده کوی دانشگاه تهران که هر کدام یادگاری از سنگ و باتوم و زنجیر و گاز اشک آور و ...را با خود داشتند و در حالی که تعدادی از دوستانشان بازداشت شده بودند با چشمانی گریان و تن هایی خونین بار دیگر فریاد اعتراض خود را در تجمعی آرام و مدنی سردادند. در ادامه این اعتراض، خیل دژخیمان بی شرم و گارد پلیس به شدت و به صورت گسترده با تجهیزات و تسلیحات آتش بار که گویی برای جنگی تمام عیار علیه " دشمن" می رفتند؛ به سوی دانشجویان هجوم آوردند. دانشجویان بی پناه ترکیب غریبی از گارد پلیس، نامردمانی آستین بلند و پریشان چهره و لمپن هایی که حکومت در گذشته تحت عنوان ارازل و اوباش بر گردنشان آفتابه انداخته بود را در مقابل خود می دیدند.

پس از حمله با سنگ و چماق و گاز اشک آور و زنجیر و ضرب و شتم وحشتناک و درگیری های پراکنده در بامداد 25 خرداد 88، دانشجویان با شلیک گلوله های ساچمه ای مورد هدف قرار گرفتند. تعداد کشته های احتمالی مشخص نیست. دست کم 15 دانشجو از ناحیه چشم و سرو گردن و صورت و بدن مورد اصابت گلوله ساچمه قرار گرفت و در اثر ضربات سلاح های سرد، بیش از 400 دانشجو زخمی شدند؛ از جراحت سطحی گرفته تا ضربه های سهمگین.

نگرانی از سرنوشت نامعلوم، دانشجویان زخمی را مجبور به عدم استفاده از آمبولانس و مراجعه به بیمارستان می کرد. خیل عظیم موتور سواران و پیاده های تا دندان مسلح و خشمگین که گوشه هایی بسیار ناچیز از کینه شان با دانشجویان در تصاویر و فیلم ها موجود است به سوی اتاق های خوابگاه ها روانه شدند. درب ها به زور و گاه با تبر شکسته و با قساوت تمام به دانشجویان یورش برده می شد و علاوه بر ضرب و شتم با انواع سلاح های سرد، دانشجویان به باد فحش و ناسزا و توهین گرفته می شدند. بیش از 300 دانشجو بازداشت شد و به زندان شاپور و بازداشتگاه غیر قانونی منهای چهار وزارت کشور - همان جایی که در طبقات بالایش رای ملت را "مهندسی" می کردند - انتقال داده شدند. آن روز پذیرایی مزدوران و وزارت نشینان با انواع شکنجه های جسمی و روحی ادامه پیدا کرد تا جایی که دانشجویان را به تجاوز تهدید کردند.

فاجعه ی 25 خرداد 88 اما یادآور حادثه 18 تیر 78 نیز بود. بدون شک ابعاد این جنایت بسیار گستره تر از 18 تیر 78 بود اما از آنجایی که در این حادثه مهاجمین با برنامه ریزی و هماهنگی با مدیریت حکومتی در قبل و بعد از جنایت وارد عمل شدند و نیز از تجربیات بیشمار خود و رژیم ستمشاهی در سرکوب آزادی خواهان بهره ها گرفته بودند، تا کنون مانع از روشن شدن زوایای پنهان این فاجعه شده اند. همزمانی این حادثه با فجایعی که در خیابان ها در حال وقوع بود و اخبار فراوان سرکوب و کشتار وحشیانه مردم در اواخر خرداد 88 از عوامل دیگری است که موجب شده به عمق و ابعاد این جنایت آن طور که باید پرداخته نشود.

تداوم بازداشت چندین نفر از دانشجویان بعد از حادثه و احضار های بیشمار به دفتر پیگیری اطلاعات و سازمان قضایی نیروهای مسلح و ایجاد رعب و وحشت، احضار به کمیته انظباطی و تعلیق چندین دانشجو از سوی مسئولان یاریگر سرکوبگران در دانشگاه، فشار بر خانوده های دانشجویان، اخراج قریب به 100 دانشجو از مجتمع کوی و عدم اجازه ورود دانشجویان جدید به کوی، اسکان دانشجویان در ساختمان هایی که اساسا برای خوابگاه پیش بینی نشده بودند با هدف پخش دانشجویان دانشگاه تهران در سطح شهر، حضور بسیار گستره ی نیروی های امنیتی و بسیجی در محیط کوی چه به صورت آشکار و چه در پوشش کارمند و کارگر و غیره ، روندی است که بعد از تجاوز به کوی دانشگاه از سوی حاکمیت در پیش گرفته شده است.

از همان ابتدای حادثه و دروغ های مسئولین روسیاه برای سرپوش نهادن بر جنایت خود ساخته و فرافکنی، مشخص بود که این بار نیز جانیان و دژخیمان از مصونیت آهنین برخوردارند؛ چه آنکه در کشوری که دانشجویانش به دلیل مسالمت آمیز ترین شیوه های اعتراض این چنین سلاخی می شوند نمی توان انتظار داشت که درندگان فربه از پول نفت در چنین قوه ی قضاییه ای زبون ، همدست و بی اراده به سزای اعمالشان برسند. انگار این بار ریش تراشی هم به سرقت نرفته است!

راه یافتگان به مجلس فرمایشی هشتم از همان ابتدا تکلیفشان مشخص بود. کمیته ی پرطمطراق تحقیق شان نه تنها نوری بر سیاهی حادثه نیافکند بلکه با اظهاراتی جاهلانه و از سر سوء نیت فیلم تکان دهنده پخش شده از سوی خود سرکوبگران را ساختگی خواندند و همدلی و همدستی خود را با این قوم آدمی خوار نشان دادند.

شگفتا که گفتمان و شیوه های برخورد و سرکوب دانشحویان و نوع نگاه به دانشگاه، امروز شباهت بسیار فراوانی به رژیم شاهنشاهی پیدا کرده است. بی تردید سرانجام اتخاذ چنین شیوه های کینه توزانه ی غیر انسانی، غیر اخلاقی و غیر دینی در تقابل با دانشجو و دانشگاهی نتیجه ای به بار می آورد که در گذشته برای همه ی الگوهای سرکوب رقم خورده است.

دو پهلو سخن گفتن و زبانی محکوم کردن اما در خفا پوزخند زدن و دستور حمله صادر کردن تنها بر عمق نفرت دانشجویان خواهد افزود و شیب قهقرا را تند تر خواهد نمود. محاکمه همه ی عاملان و آمران این فاجعه از ضاربین و شلیک کنندگان گرفته تا عوامل پشت پرده و برنامه ریزان فاجعه ی خون و آتش، طی یک روند قانونی در یک دادگاه علنی و مجازات آنها، شاید تنها مرحمی باشد بر زخم عمیقی که در 25 خرداد 88 بر پیکر همیشه خونین دانشگاه وارد شد.

انجمن اسلامی دانشجویان دموکراسی خواه دانشگاه تهران و علوم پزشکی تهران سالگرد حادثه ی خونین حمله به کوی دانشگاه تهران در 25 خرداد را به مردم ایران بالاخص دانشجویان داغ دیده و مورد تعرض قرار گرفته را تسلیت عرض می کند و همچنین از اساتید گرانقدری که در آن شرایط سخت در کنار دانشجویان ایستادند تقدیر و تشکر می نماید.

و در آخر دانشجویان آزاده

انجمن اسلامی دانشجویان دموکراسی خواه دانشگاه تهران و علوم پزشکی تهران به عنوان عضوی از پیکره ی جنبش دانشجویی ایران در ادامه مبارزات صد ساله ایرانیان برای دموکراسی با دعوت به تداوم مشی مبارزه مسالمت آمیز ، تاکید می کنیم راه رسیدن به دموکراسی و احقاق حقوق بنیادین بشر از مسیر مقاومت می گذرد. معتقدیم تنها راه رهایی از وضع موجود تداوم ایستادگی بر آرمان های دموکراتیک و پیگیری مطالبات به حق خویش در مقابل استبداد حاکم است.



چهارشنبه، خرداد ۱۹، ۱۳۸۹

بازداشت رئیس ستاد انتخاباتی مهندس موسوی در بابلسر

دانشجونیوز: بر اساس اخبار رسیده به نقل از منابع آگاه دانشجوئی استان مازندران، در چند روز اخیر نیروهای امنیتی استان مازندران اقدام به دستگیری طاری رئیس ستاد انتخاباتی مهندس موسوی در شهرستان بابلسر کردند.

به گزارش دانشجونیوز این اقدام نیروهای امنیتی در جهت فشار بر فعالین سیاسی استان مازندران در آستانه برگزاری سالگرد برگزاری انتخابات ریاست جمهوری است. تاکنون علت بازداشت و اتهام وی از سوی نیروهای امنیتی و قضائی ذکر نشده است.

طاری که از مسئولین اداره آموزش و پرورش شهرستان بابلسر در دولت اصلاحات بود به گفته مقامات قضائی هم اکنون در بند ویژه زندان متی کلای بابل در کنار دانشجویان به سر می برد.

در ادامه منابع دانشجویی استان مازندران گزارش می دهند که حال این فعال سیاسی استان مازندران به شدت وخیم گزارش شده و پزشک زندان متی کلای بابل مشکل قلبی وی را تائید کرده است، ولی مقامات قضائی و دادستانی بابلسر تحت فشار اداره اطلاعات استان مازندران در روزهای اخیر هیچ گونه توجهی به این موضوع نداشته اند.

طاری در ماه های اخیر به همراه علی اکبر سروش و احمد میری از اعضای جبهه مشارکت استان مازندران و از اعضای ستاد میرحسین موسوی در استان مازندران توسط اداره اطلاعات استان مازندران دستگیر شده و در زندان اداره اطلاعات ساری و زندان متی کلای بابل بازداشت بوده اند.

لازم به ذکر است در چند روز اخیر جنبش سبز استان مازندران در بیانیه ای به مناسبت سالگرد انتخابات ریاست جمهوری از کلیه مردم سبز استان مازندران دعوت کرد تا در روز 22 خرداد به همراه دانشجویان این استان در راهپیمائی اعتراضی سکوت سبز شرکت کنند.

فراخوان دانشجویان سبز دانشگاه شریف برای مراسم ۲۲ خرداد

دانشجویان سبز دانشگاه شریف ضمن انتشار یادداشتی در پایگاه اینترنتی خود از دانشجویان خواسته اند تا در روز 22 خرداد و در ساعت 15:30 حرکت اعتراضی خویش را از مقابل ساختمان ابن سینا این دانشگاه آغاز کنند.

در بخشی از این فراخوان آمده است: " در آستانه سالروز کودتای 22 خرداد هستیم و ما دانشجویان برای نشان دادن زنده بودن اعتراض و روح آزادی خواهی در دانشگاهمان ، تصمیم داریم تجمعی ساعت 15:30 در جلوی ساختمان ابن سینا به سمت درب اصلی برگزار کنیم".

همچنین در بخش دیگری از این یادداشت ضمن تاکید بر حفظ اتحاد دانشجویان در شرایط حساس کنونی آمده است :"خطاب به دوستانی که انتقاداتی به اجرای این برنامه دارند ، چون همه با هم نمی توانیم به برنامه ای برسیم که همگان از همه جهت با آن موافق باشند ، از این دوستان خواستاریم با حضور خود باعث حفظ این اتحاد دانشجویان شوند و با بیان انتقادات خود باعث بالا رفتن کارایی برنامه و قابل قبول تر شدن آن شوند. یقینا حضور نیافتن در این تجمع به خاطر مشکلات کوچکی که مسلما هر طرح و برنامه ای دارد فقط منجر به تنها ماند دوستانتان و دانشجویان می شود".

سه‌شنبه، خرداد ۱۸، ۱۳۸۹

جـــرس: دانشجویان سبز دانشگاههای تبریز، مشهد، کرمانشاه، اهواز و لاهیجان، طی صدور بیانیه هایی جداگانه به مناسبت فرارسیدن ٢٢ خرداد، جهت گرامیداشتِ آن روز و تداوم اعتراضات نسبت به سرکوب های یکسال اخیر فراخوان صادر نموده و همزمان خواستار آزادی زندانیان سیاسی و پایان بخشیدن به حاکمیت امنیتی-پلیسی شدند.



تبـریــز
به گزارش منابع خبری جرس، دانشجویان سبز دانشگاه های سراسری، آزاد و سهند شهر تبریز، به مناسبت سالگرد انتخابات ریاست جمهوری بیانیه ای صادر کرده و خاطرنشان کرده اند:
"ما جمعی از دانشجویان دانشگاههای تبریز در آستانه نخستین سالگرد حماسه ٢٢ و ٢۵ خرداد، خواستار آزادی بی قید و شرط زندانیان سیاسی، بویژه زندنیان حوادث پس از انتخابات سال ۸۸، و پایان یافتن برخوردهای امنیتی و نظامی با منتقدین و فعالین مدنی هستیم و معتقدیم تنها راه بازگشت آرامش به کشور، باز کردن فضای سیاسی و به رسمیت شناختن حقوق منتقدین و مخالفان است. همچنین خواستار اجرای بدون تنازل قانون اساسی هستیم و معتقدیم تنها راه برون رفت از بحران حاضر تمسک به قانون اساسی و پرهیز از برخوردهای گزینشی و دلبخواهی با اصول آن است."


دانشجویان تبریز خاطرنشان کردند "حمایت خود را از مواضع جنبش سبز و چهره های شاخص آن یعنی میر حسین موسوی و مهدی کروبی اعلام می داریم و امیدواریم پیش از آنکه دیر شود، حاکمیت به راه مردم باز گشته و دست از برخوردهای خشن و امنیتی با مردم و فعالین سیاسی بردارد."


کرمانشـــاه
دانشجویان دانشجویان دانشگاه رازی کرمانشاه نیز، با صدور بیانیه ای اعلام کردند "در این یکسال ما شاهد از دست دادن هموطنان خود بودیم و جای خالی همکلاسی های خود رادر کلاس های درس نظاره گر بودیم و سال پر فشاری بر دانشگاه و دانشجو بود."


آنها خاطرنشان نمودند "ما دانشجویان دانشگاه رازی کرمانشاه، سعی داریم در اعتراض به وضع موجود، جمعه ٢١ خرداد، ساعت نه و نیم شب، روبروی سلف سرویس تحصن برگزار کنیم."


اهــواز
همزمان دانشجویان سبز دانشگاه آزاد اهواز نیز، با صدور بیانیه ای، ایرانیان را به برگزاری با شکوه مراسم اعتراضی در سالگرد انتخابات ریاست جمهوری فراخوانده و خاطرنشان کرده اند "از طرف دانشجویان سبز دانشگاه آزاد اهواز، اعلام می کنیم با وجود محرومیت ها و احضار به کمیته های انضباطی، ما همچنان سبز هستیم و هیچ جای تردیدی نداشته باشید که ٢٢ خرداد در کنار هموطنانمان در شهر اهواز و در کنار ]رئیس جمهور[ موسوی و همه ایرانیان خواهیم بود."


دانشجویان سبز اهواز همچنین تاکید کردند "از پدران و مادران خود می خواهیم ما را در ٢٢ خرداد تنها نگذارند و همراه فرزندان خود برای کشور خود و احقاق حقوق از دست رفته خود در کنار فرزندان خود باشند. تاریخ در تغییر است و آنچه به یادگار می ماند استقامت کنونی ماست."


لاهــیجان
همزمان، دانشجویان سبز دانشگاه آزاد لاهیجان، با صدور بیانیه ای از مردم سراسر کشور درخواست کرده اند تا در سالروز انتخابات ریاست جمهوری (٢٢ خرداد)، اعتراض گسترده خود را به حاکمیت کودتا نشان دهند.


به گزارش سامانه خبری دانشجونیوز، این دانشجویان در بخشی از فراخوان خویش آورده اند: "اکنون با افتخار اعلام می کنیم جنبش سبزی که با امید وارد عرصه شد، هنوز بیدار است و تا گرفتن حق کامل خود دست از تلاش بر نخواهد داشت، چون این جنبش در دلهای ما نقش بسته و تا وقتی زنده ایم امیدوارانه برای رسیدن به اهدافمان تلاش می کنیم".


دانشجویان سبز لاهیجان، در پایان بیانیه خود آورده اند "از همه دانشجویان و هموطنان عزیز درخواست می کنیم که روز ٢٢ خرداد امسال را مثل سال پیش سبز کنید تا نشان دهیم جنبش سبز هنوز بیدار و امیدوار است و به طرفداری از نمایندگانمان همچنان خواهان حق خود هستیم و تا گرفتن حقمان کنار نمیکشیم."


مشــهد
گروهی از دانشجویان دانشگاههای مختلف شهر مشهد نیز، با صدور بیانیه ای به مناسبت فرارسیدن ٢٢ خرداد، محل های مورد نظر خود برای تجمع آن روز در دانشگاههای آن شهر را به ترتیب زیر اعلام کردند.


این دانشجویان خاطرنشان ساخته اند "اگر ذره ای برای خونهایی که ریخته شد تا من وتو و فرداها فرزندانمان از میراث آزادی بهره مند شوند، ارزش قائلید؛ اگر بغض گرفته در گلو دارید؛ اگر اندکی به جای خالی دوستانتان که از تحصیل محروم شدند می اندیشید؛ وقت آن فرارسیده تا ۲۲ خرداد در کنار هم باشیم."


به گزارش سامانه خبری تحول سبز، دانشجویان شهر مشهد در فراخوان خود متذکر شده اند "در دانشگاه آزاد مشهد: بین دانشکده فنی و انسانی ساعت ۱۱:۳۰؛ دانشگاه فردوسی: روبروی دانشکده مهندسی ساعت ۱۱:۳۰ ؛ دانشگاه خیام: روبروی سلف ساعت ۱۱:۳۰؛ دانشگاه سجاد : صحن حیاط دانشگاه ساعت ۱۱:۳۰، تجمع خواهیم کرد."

صدور احکام جدید انضباطی در دانشگاه بین المللی قزوین: ۳ حکم اخراج و ۱۲ ترم تعلیق قطعی برای ۹ دانشجو

در حالی که تنها چند روز تا ۲۲ خرداد ماه و نیز آغاز امتحانات پایان ترم دانشگاه ها باقی مانده است، فشار های وارده بر دانشجویان و اساتید دانشگاه بین المللی امام خمینی قزوین به شدیدترین شکل ممکن در چند مدت اخیر رسیده است، که این امر نشان از ترس و وحشت مسئولین از اقدامات احتمالی اعتراضی در نخستین سالگرد انتخابات خرداد ۸۸ دارد.

به گزارش دانشجونیوز در حالی که بیش از یک ماه از بازداشت دکتر حسن رئیسیان (عضو هیئت علمی گروه فیزیک) میگذرد، فرهاد فتحی دبیر تشکل اصلاح طلب این دانشگاه هفته گذشته و به اتهام صدور بیانیه در حمایت از دکتر رئیسیان بازداشت و با قرار کفالت آزاد شد. همچنین وی پیش از 16 آذر نیز در بازداشت وزارت اطلاعات به سر برده بود.

اما به جز بازداشت فرهاد فتحی، احکام جدیدی توسط کمیته ی انضباطی دانشگاه در هفته جاری صادر شده است که به شرح زیر است:

1- حامد هنرخواه: دانشجوی ترم آخر رشته روانشناسی، با تائید حکم اخراج خویش توسط کمیته تجدید نظر دانشگاه روبرو شد. این دانشجو در حالی با حکم قطعی اخراج مواجه شده که تنها چند واحد تا پایان تحصیلات چهار ساله ی او باقی مانده است.

2- پیام حیدر قزوینی: دانشجوی ترم آخر رشته فقه و حقوق در تازه ترین حکم صادر شده بر علیه وی، به اخراج و سه سال محرومیت از کلیه دانشگاه ها محکوم شده است. وی که دبیر سابق تشکل اصلاح طلب این دانشگاه بوده است ترم گذشته نیز به دو ترم تعلیق با احتساب در سنوات محکوم شده بود. یام حیدر قزوینی که مسئول شاخه دانشجویی ستاد انتخاباتی مهدی کروبی در استان قزوین در انتخابات سال گذشته بود مورد بیشترین هجمه توسط دانشگاه و نهادهای امنیتی بوده است که می توان به دو بار بازداشت وی در 26 خرداد ماه سال گذشته و بازداشت در آستانه 16 آذر اشاره کرد. همچنین وی با شکایت دو تن از نیروهای بسیج استان، اسفندماه گذشته به دادگاه احضار شده بود که جلسه دوم دادگاه وی در تیرماه سال جاری برگزار خواهد شد.

3- فرزام معینی: دانشجوی ترم آخر رشته فقه و حقوق که ترم گذشته توسط کمیته انضباطی با حکم اخراج و سه سال محرومیت از کلیه دانشگاه ها روبرو شده بود با حکم قطعی دو ترم تعلیق از تحصیل با احتساب در سنوات محکوم شده است. وی نیز در آستانه 16 آذر سال گذشته در بازداشت نیروهای امنیتی استان چند روزی را سپری کرده بود.

4- فرشید آذرنیوش: دانشجوی ترم آخر رشته فقه و حقوق، که با حکم بدوی اخراج از دانشگاه روبرو بود، در جلسه تجدید نظر به 2 ترم تعلیق از تحصیل محکوم شده است.

5- سعید سکاکیان: دانشجوی رشته حسابداری و دبیر واحد سیاسی تشکل اصلاح طلب دانشگاه که در کمیته بدوی انضباطی به 4 ترم تعلیق از تحصیل محکوم شده بود، با حکم قطعی 2 ترم تعلیق از تحصیل با احتساب در سنوات مواجه شده است. وی نیز در آستانه 16 آذر سال گذشته توسط نیروهای امنیتی بازداشت گشته بود.

6- فرهاد کیاشمشکی: دانشجوی ترم آخر رشته حقوق که به 4 ترم تعلیق از تحصیل محکوم شده بود، با حکم قطعی 2 ترم تعلیق از تحصیل روبرو گشته است.

7- محمدرضا آقایاری: دانشجوی رشته ادبیات که به حکم بدوی 3 ترم تعلیق از تحصیل محکوم شده بود، با حکم قطعی 2 ترم تعلیق از تحصیل روبرو گشته است.

8- دانیال کرانیان: دانشجوی رشته حقوق که به حکم بدوی 3 ترم تعلیق از تحصیل محکوم شده بود، با حکم قطعی 2 ترم تعلیق از تحصیل روبرو گشته است.

همچنین سید روح الله ترابی از دانشجویان نخبه دانشگاه بین المللی قزوین و دانشجوی کارشناسی ارشد رشته معدن، ترم گذشته با حکم اخراج خویش دانشگاه را ترک کرد.

این همه در حالی است که ارسلان ابدی، دانشجوی رشته عمران این دانشگاه که از عاشورای سال 88 تا کنون در زندان اوین به سر می برد پس از برائت از اتهام محاربه در دادگاه بدوی به ریاست قاضی صلواتی به 9 سال و نیم حبس تعزیری محکوم شده است.

همچنین اخبار نگران کننده دیگری از این دانشگاه در اختیار دانشجونیوز قرار گرفته که حاکی از آن است تعداد زیادی از دیگر دانشجویان که اکثریت آن ها را دختران تشکیل می دهند به تازگی به کمیته انضباطی این دانشگاه احضار شده اند.

نامه ضیا نبوی به ریاست قوه قضائیه



محضر مبارک آیت آلله آملی لاریجانی

مقام عالی ریاست قوه قضاییه

سلام علیکم،

احتراما به استحضار می رساند، اینجانب سید ضیاءالدین نبوی، فرزند سید علی اکبر، در تاریخ 25/3/1388 و در جریان حوادث پس از انتخابات بازداشت شده ام وازآن هنگام تاکنون بلاانقطاع در زندان به سر می برم. بنده چندی پیش و در پی دریافت حکم اولیه ام مبنی بر 15 سال حبس تعزیری و 74 ضربه شلاق ( با عناوین اتهامی :1- اجتماع و تبانی علیه امنیت کشور 2- فعالیت تبلیغی علیه نظام 3- اخلال در نظم عمومی 4- تشویش اذهان عمومی 5-محاربه از طریق ارتباط وهمکاری با گروهک منافقین) نامه ای به حضرت عالی نگاشتم و در آن از منظر خویش، بی عدالتی هایی که در حق بنده روا شده است را به روایت نشستم. در آن نامه به چگونگی محروم شدنم از تحصیل در مقطع کارشناسی ارشد و پیگیری هایی که به همراه تعدادی از همدردانم برای حل این مسئله نمودیم، اشاره کردم و تاکید کردم که تمامی فعالیتهای بنده، فقط و فقط برای اعاده ی حق تحصیل بوده و از این رو اتهاماتی که به بنده نسبت داده شده به خصوص اتهام محاربه، به طرز وحشتناکی نارواست و در ادامه خواهش نمودم که نگاهی به پرونده بنده بیندازید تا صحت مدعایم را مشاهده نمایید. تقاضای مشخص بنده در آن نامه بر این بود که به پرونده بنده و دیگر دوستان محروم از تحصیلم به گونه ای حقوقی و قانونی و به دور از هر گونه شائبه ی سیاسی رسیدگی شود تا حداقل با حذف اتهام محاربه، از بنده و فعالیت های دوران دانشجویی ام اعاده ی حیثیت گردد.


ریاست محترم قوه قضاییه

اکنون که این نامه را به شما می نگارم، حکم تجدید نظر خویش را دریافت نموده ام و در کمال حیرت و اعجاب می بینم که به جز اتهام محاربه، همه ی اتهامات بنده حذف شده و به استناد نامربوط ترین اتهام ممکن، به 10 سال حبس تعزیری قطعی در شهرستان ایذه محکوم شده ام!! بدون تعارف و هیچگونه اغراقی عرض کنم که عدم تناسب بین فعالیتها و منش فکری بنده با این تنها اتهام و رای صادره، آنقدر زیاد است که از مرزهای تراژدی نیز عبور کرده و بیشتر به لطیفه ای می ماند که تراژدی نهفته در آن، به علت خیالی بودن فضا و عناصر سازنده اش، تاثری را بر نمی انگیزد و بیشتر مایه ی انبساط خاطر است. حقیقتا تا پیش از صدورحکم قطعی اینگونه می پنداشتم که صدور این حکم ناشی از سوء تفاهم و یا خطایی اتفاقی و انسانی در عملکرد قاضی بوده که از بخت بد دامنگیر من شده است. لیکن اصرار بر این اشتباه در حکم صادره از سوی دادگاه تجدید نظر، تقریبا به تمامی مرا از تصور پیشین بیرون آورده و با پرسش های بسیاری مواجه ساخته است. به هر روی بهتر دیدم که به عنوان عالی ترین مقام قضایی، این پرسش ها را از محضر شما بپرسم تا اگر در تصورات خویش بر خطا بودم، به واسطه پاسخ های شما تصحیحشان نمایم و اگر این پرسش ها را جدی و قابل اعتنا یافتید، گره از این کار فروبسته بگشایید. در ضمن از آنجا که این اتهام را توهین به خود و سابقه ی فعالیت های دانشجویی خویش می پندارم، با کسب اجازه از شما، این نامه را به صورت سرگشاده می نویسم تا در برابر افکار عمومی نیز از خویشتن دفاع کرده باشم. و اما پرسشهای بنده!

1- آنچنان که روشن است مصداق اصلی اتهامات بنده و آنچه بیش از هر چیز دیگر در بازجویی های بنده بر آن تاکید می شده، مسئله پیگیری حق تحصیل و تشکیل شورای دفاع از حق تحصیل بوده است. از سویی اگر رای دادگاه بدوی و تجدید نظر را در مورد وارد بودن اتهام محاربه به فعالیت های بنده بپذیریم به این نتیجه می رسیم که اتهام بنده " محاربه از طریق دفاع از حق تحصیل" بوده است! به راستی آیا نظام قضایی، دفاع از حق تحصیل را در حکم جنگ با نظام اسلامی می انگارد؟!

2- در ماده ی 189 قانون مجازات اسلامی اینگونه آمده است: " محاربه و افساد فی الارض از راههای زیر اثبات می شود: الف- با یک بار اقرار، به شرط آنکه اقرار کننده بالغ و عاقل و اقرار با قصد و اختیار باشد. ب- با شهادت فقط دو مرد عادل". حال و با توجه به آنکه طبق گزارش وزارت اطلاعات در مورد پرونده و هم چنین کیفرخواست صادره، بنده هیچ اقراری نسبت به اتهامات نداشته ام و شهادت دو مرد عاقل نیز در پرونده موجود نمی باشد، لذا جای این سوال باقی است که اتهام محاربه ی بنده از چه طریقی اثبات شده است و آیا این خلاف نص صریح قانون نمی باشد؟

3- بنده در تمام دوران بازجویی تحت فشار بودم تا به این جمله اعتراف کنم که پیگیری حق تحصیل، پیشنهاد منافقین بوده که بنده البته هرگز چنین نسبت ناروایی را نپذیرفتم. نکته اساسی که کارشناسان پرونده به نظر بنده به آن توجه ننموده اند، این است که نسبت دادن پیگیری و دفاع از حق تحصیل به مخالفین نظام چیزی از مشروعیت حق تحصیل نمی کاهد، بلکه به اعتبار آن مخالفین می افزاید و از سویی نظام را به عنوان مخالف حق تحصیل می نمایاند. سوال اساسی بنده این است که اثبات این نسبت ناروا در محاکم قضایی به نفع کیست، نظام و یا مخالفین آن؟

4- هنگامی که قاضی دادگاه بدوی، در جلسه ی دادگاه اتهام محاربه را وارد نمی داند و حتی وکیل پرونده را از ایراد دفاع در مورد اتهام مربوطه به علت برائت متهم منع می کند و سپس همین قاضی نزدیک به 50 روز پس از جلسه ی دادگاه، در حالیکه شایعاتی مبنی بر اختلاف نظر و کشمکش میان قاضی و وزارت اطلاعات در مورد پرونده به گوش میرسد، در رای صادره اتهام محاربه را وارد می داند؛ آیا به حق نیست اگر این شبهه برایمان ایجاد شود که استقلال قاضی و نظام قضایی در رای صادره مخدوش شده است؟

5- کارشناس پرونده در روز پنجم بازداشت و در جلسه ی سوم بازجویی صریحا به بنده می گوید که ما می دانیم که شما ارتباط مشکوکی نداشته اید و با تایید عمل بنده مبنی بر بی پاسخ گذاشتن تماس خبرگزاریهای مشکوک، تاکید می کند که برخورد ما فقط جهت تذکر دادن به شماست که مانع از افتادن شما در دام منافقین گردد. اما از روز پانزدهم بازداشت که مقارن با هفته ی دوم تیرماه 88 بود و از جلسه ی چهارم بازجویی ها پرفشار یا خشن و آزاردهنده می گردد که به تحلیل بنده دلیل آن تغییر در سیاست کلی وزارت اطلاعات، حداقل در مورد محرومین از تحصیل بود. حال سوال بنده این است که آیا این تغییر ناگهانی شبهه سیاسی بودن این پرونده را تقویت نمی کند؟

6- در پرونده به سابقه خانوادگی بنده، به عنوان مصداق اتهام اشاره شده است که این مسئله به جد تاثربرانگیز است. آیا به راستی این نکته بدیهی و روشن نیست که هر انسانی فقط مسئول رفتار خویش است و وابستگی های خانوادگی و نسبی، از آنجا که در حدود اختیار و مسئولیت بشر نیست، نمی تواند مصداق اتهام قرار گیرد؟ مگر نعوذ بالله با نظام خلقت مشکل داریم که انسانها را به واسطه ی سوابق خانوادگی شان متهم و برتر از آن محکوم می کنیم؟!

7- در سالهای اخیر، تمامی مسئولین امر، وجود محرومین از تحصیل و دانشجویان ستاره دار را تکذیب کرده اند. در حالیکه در گزارش وزارت اطلاعات در مورد پرونده ی بنده اینگونه آمده است که متهم به دلیل عاملیت در اعتراضات دانشجویی سال 85 در دانشگاه بابل، از تحصیل محروم شده است. با توجه به این مدرک صریح که وجود محرومین از تحصیل را تایید می کند، برخورد نظام قضایی با نهادهای مسئول که به دروغ و یا از روی بی اطلاعی وجود آنان را تکذیب می کردند، چگونه خواهد بود؟

8- بنده به همراه دیگر دوستان محروم از تحصیل، به مدتی نزدیک یک سال، از طرق مختلف قانونی، به دنبال پیگیری وضعیت خود و تلاش برای بازگشت به دانشگاه بودیم. حال اگر مدعای وزارت اطلاعات مبنی بر ارتباطات مشکوک و وابسته بودن ما صحیح بوده، پس چرا تا پیش از انتخابات هیچگونه برخوردی با ما صورت نگرفته و حتی تذکری نیز در این مورد به ما داده نشده است. آیا بازداشت نه نفر از محرومین از تحصیل درست پس از روز انتخابات، تصور نوعی انتقام گیری از محرومین از تحصیل و استفاده از فضای بی پشتوانه ی خبری را به ذهن متبادر نمی سازد؟

9- بنده در طول 6 سال دوران دانشجویی، همواره در عرصه ی فعالیت های دانشجویی حضور داشته ام و بی نردید از فعال ترین دانشجویان دانشگاه بابل بوده ام. بنده در انتخابات ریاست جمهوری نیز به نفع یکی از کاندیداهای اصلاح طلب حضور فعال داشته ام که تمامی این فعالیت ها نیز در چارچوب قانون اساسی کشور بوده است. حال چگونه است که بنده یک شبه و پس از انتخابات ریاست جمهوری، بدل به محارب و معاند گشته ام؟!

10- تفاوت و تضاد بنده با مجاهدین خلق، خیلی بیشتر و بنیادی تر از یک تفاوت در اهداف سیاسی و یا سابقه ی روش های خشونت آمیز در آنان است و قبل از هر چیزی به تفاوت در فهم جهان، به خصوص در حوزه ی معرفت شناسی باز می گردد. به نظر بنده هرگونه ای از آگاهی که خویشتن را مطلق و بی نیاز از مطرح شدن در حوزه عمومی و بررسی شدن انتقادی بداند، به هنگام ورود به عرصه ی سیاست و در مواجهه با انسانها و اندیشه های متفاوت و احیانا مخالف، از آنجا که قائل به هیچگونه خطا و البته تجدید نظری در خویشتن نیست، لاجرم به روشهای خشونت بار و حذف مخالفین و اندیشه های متفاوت روی می آورد. در حالیکه بنده در تمامی مراحل قضایی و بازجویی ها، بر این تفاوت و تضاد تاکید کرده ام و دوستان و هم پرونده ای های بنده نیز این نکته را تصدیق نموده اند و شواهد و مدارک نیز به این امر گواهی می دهند و حتی کارشناسان پرونده نیز از این امر مطلعند، به جد برای بنده جای سوال است که این چه نیرو و دست پنهانی در مراحل قضایی است که اصرار دارد بنده را با این اتهام نامربوط محکوم نماید؟؟



حضرت آیت الله آملی لاریجانی

صادقانه و صریح خدمتتان عرض کنم که به باور بنده، حکم صادر شده در دادگاه بدوی و تجدید نظر، دقیقا به این دلیل که علیرغم همه ی ادله و شواهد و مدارک اتهام محاربه را وارد دانسته است، حکمی قضایی نیست و در نتیجه ی فشار نهادهای امنیتی صادر شده است که این نکته نیز خود در سیاسی شدن مسئله محرومین از تحصیل در جریان انتخابات ریاست جمهوری ریشه دارد. حقیقت این است که محرومین از تحصیل وجود دارند و تعدادی از دانشجویان به واسطه ی فعالیت های انتقادی، از ادامه ی تحصیل در مقاطع بالاتر محروم گشته اند. به نظر بنده راه حل صحیح در مواجهه با این مسئله، رویکرد متساهلانه و روادارانه ی مسئولین امر نسبت به فعالیت های انتقادی دانشجویان و چشم پوشیدن به روی ناپختگی ها و خامی های آنان در ورود به امر سیاست است تا شاهد محروم شدن هیچ شهروندی از این حق انسانی نباشیم و اگر قرار از این دست نیست، حداقل مسئولین امر، وجود محرومین از تحصیل و مسئولیت خویش را در این امر بپذیرند و البته دلایل خویش نسبت به این عمل را شفاف بیان کنند. بدترین رویکرد ممکن در مورد این مسئله، همانی است که اکنون اتخاد شده است و آن انکار موجودیت محرومین از تحصیل و از سویی برخورد امنیتی و قضایی با آنها در پوشش عناوین محارب و معاند است. به هر روی خواهش بنده از شما همانی است که پیش تر عنوان کردم و آن، این است که فقط یک بار پرونده بنده را مطالعه نماید و صحت ادعای بنده را مشاهده نمایید. باز هم اعلام می دارم که آمادگی کامل دارم که محتویات پرونده ی بنده و متن بازجویی هایم در اختیار رسانه ها قرار گیرد. تقاضای بنده این است که امکان بررسی مجدد پرونده بنده، البته به گونه ای قضایی و دور از شائبه های سیاسی مهیا گردد. باور بفرمایید اگر در طی یک دادرسی قانونی و حقوقی، به واسطه ی فعالیت هایم یک بار دیگر به 10 سال حبس محکوم گردم هیچ اعتراضی نخواهم داشت. البته به شرط آنکه با هویت واقعی خودم، یعنی یک فعال دانشجویی و مدافع حق تحصیل محکوم شوم، نه با عنوان مجعول معاند، محارب و مرتبط با منافقین...



پیشاپیش از بذل توجه شما به این عرایض، کمال امتنان و تشکر را دارم.



سید ضیاء الدین نبوی

خرداد ماه 1389

اوین- بند 350

یکشنبه، خرداد ۱۶، ۱۳۸۹

بازداشت احمد محمد نیا فعال سابق دانشگاه نوشیروانی

خبر منتشر شده در دانشجو نیوز در تاریخ 10 خرداد 1389:
احمد محمد نیا عضو سابق شورای مرکزی انجمن اسلامی دانشگاه صنعتی نوشیروانی بابل بازداشت شد.



به گزارش دانشجونیوز، صبح روز گذشته احمد محمد نیا عضو سابق شورای مرکزی انجمن اسلامی دانشگاه صنعتی نوشیروانی بابل توسط نیروهای امنیتی بازداشت شد. منابع آگاه دانشجوئی گزارش می دهد که این فعال دانشجوئی در یکی از خیابان های اطراف دانشگاه نوشیروانی مورد یورش نیروهای امنیتی قرار گرفت و شاهدان عینی از ضرب وشتم وی در هنگام بازداشت خبر داده اند. تاکنون دلیل بازداشت این فعال دانشجوئی اقدام به تحریک دانشجویان دانشگاه برای برگزاری تجمع به مناسبت سالروز انتخابات 22 خرداد ذکر شده است ولی تاکنون هیچ اطلاعی از سلامتی وی از سوی خانواده اش گزارش نشده است.

در ادامه این خبر منابع آگاه گزارش می دهد که شاکیان پرونده احمد محمد نیا، دکتر جانعلیزاده ( رئیس دانشگاه صنعتی نوشیروانی بابل ) و قربانی ( رئیس حراست این دانشگاه ) بوده اند. یکی از مسئولین حراست دانشگاه صنعتی نوشیروانی بابل که خواست نامش فاش نشود به منابع دانشجوئی گفت: " محمد نیا توسط حفاظت اطلاعات ناجا بازداشت شده و تا کنون تحت فشار برای اعتراف گیری قرار گرفته است." وی در ادامه گفت: " احمد محمد نیا در بازداشتگاهی در کنار اراذل و اوباش و همچنین مجرمین خطرناک قرار گرفته است و مسئولین بازداشتگاه مجرمین را تحریک می کنند تا محمد نیا را مورد ضرب و شتم قرار دهند."

احمد محمد نیا عضو ستاد دانشجوئی مهدی کروبی در انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری بود که در سال گذشته چندین بار از سوی وزارت اطلاعات احضار و مورد بازجوئی قرار گرفته بود.
پایان متن خبر دانشجو نیوز

وبلاگ اعتراض دانشجو به اطلاع خوانندگان گرامی می رساند که احمد محمد نیا از فعالین سابق دانشجویی دانشگاه نوشیروانی هم اکنون آزاد می باشد. وی اظهار داشته است که مدت بازداشت وی یک شبانه روز بوده و با سپردن وثیقه سنگین 30میلیون تومانی در حال حاضر آزاد می باشد و دادگاه وی به زودی برگزار خواهد گردید. وی هم چنین طی اظهاراتی مدعی شده است که تمامی فعالین دانشجویی دانشگاه نوشیروانی قرار است پیش از 22 خرداد بازداشت شوند.
وبلاگ اعتراض دانشجو در قبال صحت اخبار منتشر شده در خبرگزاری های مختلف در خصوص فعال سابق دانشگاه نوشیروانی، احمد محمد نیا، هیچ مسئولیتی بر عهده نداشته و هیچ موضع گیری نمی نماید.. همچینین وبلاگ اعتراض دانشجو به جهت تصحیح خبر انتشار یافته در خصوص احمد محمد نیا اعلام می دارد که این فعال دانشجویی، هیچ گاه عضو شورای مرکزی انجمن اسلامی دانشگاه نوشیروانی نبوده است.

فراخوان دانشجویان سبز دانشگاه آزاد لاهیجان: وعده ما ۲۲ خرداد, سراسر ایران

دانشجویان سبز دانشگاه آزاد لاهیجان با صدور بیانیه ای از هم میهنان در سراسر کشور درخواست کرده اند تا در سالروز انتخابات ریاست جمهوری اعتراض گسترده خود را به حاکمیت کودتا نشان دهند.




به گزارش دانشجونیوز، این دانشجویان در بخشی از فراخوان خویش آورده اند:" اکنون با افتخار اعلام میکنیم جنبش سبزی که با امید وارد عرصه شد هنوز بیدار است و تا گرفتن حق کامل خود دست از تلاش بر نخواهد داشت, چون این جنبش در دلهای ما نقش بسته و تا وقتی زنده ایم امیدوارانه برای رسیدن به اهدافمان تلاش میکنیم".

متن کامل بیانیه به شرح زیر است:

به نام خداوندی که جز مهربانی چیزی نیست

از طرف جمعی از دانشجویان سبز دانشگاه آزاد لاهیجان سخن دل را با هم میهنان عزیز مطرح میکنیم...

یک سال گذشت, در حالی که سال پیش در چنین زمانی با شادی فراوانی سعی داشتیم تا با دستان سبزمان کشور عزیز و پر افتخار ایران را بار دیگر از نو بسازیم, اینبار نسل جدیدی قدم در در راه جدیدی گذاشت, با تمام نا امیدی هایی که داشتیم ولی باز امیدوار بودیم ایران ما آباد میشود, آزاد میشود.. با افکاری مختلف گرد هم آمدیم و به یک هدف واحد رسیدیم با حضور خود در انتخابات نشان دادیم که ما بیشماریم و ما میخواهیم ایران را دوباره ایران ببینیم, اما...

آن روزها برای ما فراموش نشدنیست, بهت و حیرت بعد از اعلام نتایج, در حالی که تمام نظرسنجی های قبل از انتخابات چیز دیگری میگفت, رای دیگری از صندوق بیرون آمد.. باز دلسرد نشدیم, به امید پس گرفتن رای هایمان میدان را ترک نکردیم, انکار کردند, باور نکردیم... با سکوت میلیون ها نفر در کنار هم به خیابانها آمدیم تا حقمان را بگیریم, سکوت ما را با باتوم پاسخ دادند و اصرار ما به ادامه تظاهرات را با کشتار...

اگر نخست برای پس گرفتن رای خود مقابل زور ایستادیم, بعد از اتفاقاتی که با چشم خود دیدیم و با گوش خود شنیدیم مسئولیت سنگین تری را به دوش خود میکنیم, برادران و خواهرانمان جان خود را فدا کردند چون کشورشان را دوست داشتند.

اکنون با افتخار اعلام میکنیم جنبش سبزی که با امید وارد عرصه شد هنوز بیدار است و تا گرفتن حق کامل خود دست از تلاش بر نخواهد داشت, چون این جنبش در دلهای ما نقش بسته و تا وقتی زنده ایم امیدوارانه برای رسیدن به اهدافمان تلاش میکنیم.

از همه دانشجویان سبز و هموطنان عزیز درخواست میکنیم که روز 22 خرداد امسال را مثل سال پیش سبز کنید تا نشان دهیم جنبش سبز هنوز بیدار و امیدوار است و به طرفداری از نمایندگانمان همچنان خواهان حق خود هستیم و تا گرفتن حقمان کنار نمیکشیم..

به امید دیدار, وعده ما 22 خرداد, سراسر ایران

بازداشت یکی از اساتید دانشگاه مازندران در آستانه ۲۲ خرداد

بر اساس خبرهای رسیده به نقل از منابع آگاه دانشحوئی در استان مازندران در چند روز اخیر استاد طاهری عضو هیئت علمی دانشگاه مازندران بازداشت شد. این منابع خبری گزارش می دهند طاهری در چند ماه اخیر توسط نیروهای امنیتی بازداشت شده بود ولی به علت عدم دسترسی به منابع آگاه خبری و همچنین تهدید های نیروهای امنیتی استان مازندران، مدت بازداشت وی در زندان اداره اطلاعات مازندران به اطلاع رسانه ها نرسید. همچنین در ادامه این خبر منابع آگاه گزارش می دهند که این استاد دانشگاه مازندران هم اکنون دوران بازداشتش را در زندان متی کلای بابل در کنار دانشجویان دربند زندان بابل می گذراند. گفتنی است این استاد دانشگاه دارای سابقه عارضه قلبی می باشد و وضعیت جسمی وی بسیار وخیم گزارش شده است.
پیش از این نیز دکتر علی اکبر سروش و احمد میری از اعضای هیئت علمی دانشگاه علوم و فنون بابل و دانشگاه مازندران توسط وزارت اطلاعات دستگیر شده و دوران بازداشت شان را در زندان اداره اطلاعات مازندران و متی کلای بابل سپری کردند.
همچنین گزارش ها از زندان متی کلای بابل حاکی از آن است که 5 دانشجوی دربند زندان بابل دارای وضعیت نامناسب می باشند و در چند روز اخیر از هرگونه تماسی با خانواده های خود محروم شده اند. شنیده ها حاکی از آن است که حال برخی از دانشجویان به علت عدم امکانات بهداشتی نامناسب گزارش شده است.
گفتنی است محسن برزگر، ایمان صدیقی، مشفق سمندری، حسین جلیل نتاج و نیما نحوی به اتهام اقدام علیه امنیت ملی و تبلیغ علیه نظام هم اکنون در حال گذراندن دوران محکومیت شان در زندان متی کلای بابل هستند.

شنبه، خرداد ۱۵، ۱۳۸۹

دانشجويان در آمريکا سالگرد قيام هم قطارانشان در ايران را زنده مي کنند

اورلاندو سنتينل زيرعنوان "دانشجويان دانشگاه فلوريدای مرکزی ياد سالگرد قيام درايران را زنده می کنند" می نويسد يکسال پس از قيامی خونين در ايران، دانشجويان در دانشگاه فلوريدای مرکزی اذهان را به مشکلاتی سياسی و و مواردی از نقض حقوق بشر جلب ميکنند که به گفته آنان کماکان همقطارانشان را در آن کشور خاورميانه ای رنج ميدهد.




روز دوازدهم ژوئن ۲۰۰۹ سيلی ازهزاران معترض برای اعتراض به تجديد گزينش محمود احمدی نژاد به مقام رياست جمهوری که بنظر آنان تقلبی بود خيابان های تهران را پرکرد.

دولت ايران معترضين را، که بسياری ازآنان از ميرحسين موسوی کانديدای اپوزيسيون حمايت کرده بودند، با استفاده از گاز اشک آور، آب فشار قوی و باتون سرکوب کرد. قريب ۷۵ نفر کشته شدند و صدها نفر مضروب و مجروح، بازداشت و به زندان افتادند. معترضين به جنبش سبز مشهور شدند که رنگ مورد استفاده در مبارزات انتخاباتی موسوی بود.

امروز با نزديک شدن سالگرد آن انتخابات اعضای سازمان دانشجوئی ايرانی دانشگاه فلوريدای مرکزی به همقطاران خود يادآوری ميکنند که سرکوبی درايران کماکان برقرار است.

آيدا و آنا اسکمانی، خواهران دوقلوی ايرانی تبارآمريکائی، در رشته های علوم سياسی، رئيس و نايب رئيس اين سازمان اند. اين دو در سه هفته گذشته در مقابل اتحاديه دانشجوئی دانشگاه فلوريدای مرکزی و کتابخانه اين دانشگاه هم بستگی با دانشجويان درايران و آگاه سازی از وضعيت آنان را پيگيری کرده اند. هر دو روبان های سبز رنگی را به مچ دست هايشان بسته اند که از انتخابات سال گذشته به بعد به احترام اين جنبش می پوشند.

آيدا و آنا ميگويند از طرف دانشجويان درايران صحبت ميکنند چرا که آنان نمی توانند بدون ترس از اخراج يا زندانی شدن حرفشان را بزنند.

آيدا ميگويد دانشجويان ايرانی خواستارحقوق پايه ای هستند که دانشجويان آمريکائی دارند و آنان از آنها محروم اند.

اعضای سازمان دانشجوئی ايرانی دانشگاه فلوريدای مرکزی همچنين روز يازدهم ژوئن در يک برنامه ويژه مراسم موسوم به روزجهانی اقدام در اورلاندو شرکت ميکنند. به گفته سانيا عوض پور، عضو فعال عفو بين الملل، اورلاندو يکی از شهرهای متعددی در گوشه و کنار جهان خواهد بود که اعتراض های معترضين در ايران را به ياد می آورد.

هم اکنون شمار شهرهائی که در اين مراسم شرکت ميکنند به ۶۴ رسيده است. اما خانم عوض پورميگويد تخمين ميزند شمار شهرها به ۷۵ و بيشتر برسد. هرشهر، در يکی از روزهای يازدهم و يا دوازدهم ژوئن، برای ارتقای حقوق بشر در ايران ميزبان مراسمی خواهد بود. در اورلاندو نيز کاروان اتوموبيل هائی به راه می افتد که پوسترهای حاوی پيام اصلی اين شهررا حمل ميکنند: "اعدام ها را متوقف کنيد".

صدای آمریکا

بیانیه تظاهرات ۲۲ خرداد دانشجویان دانشگاههای مشهد

گروهی از دانشجویان دانشگاههای مختلف شهر مشهد با صدور بیانیه ای محل های مورد نظر خود برای تجمع روز ۲۲ خرداد در دانشگاههای این شهر را اعلام کردند.

به نام خدا

دانشجوی عزیز سلام
سال پیش در همین روزها حال و هوای تازه ای بین ما بود ، سرشار از شور برای تعالی بخشیدن ایرانمان
با تمام عقیده های گوناگون بسیاری از ما بر این عقیده شدیم که برای حداقل بهتر شدن اوضاعمان ، برای کمی آزادی بیشتر همه با هم پای صندوق رای برویم و اینطور شد که تمامی اعضای یک خانواده که تاکنون هیچ دوره ای رای نداده بودند پای صندوق رفتند ، اما آه از بعد آن روز ، آه از ظلم در حق مان ، ظلم بدین آشکاری بر انتخابمان.
امروز میخواهم این سخن با تو بگویم : هم کلاسی ، هم دانشگاهی ، همشهری ، ای هموطن اگر در این یکسالی که گذشت آنچه من دیدم تو ندیدی ،آنچه من شنیدم تو نشنیدی ، آن غمی که از پرپر شدن ندای عزیزم ، سهراب ، ترانهو بقیه هموطنان شهیدمان بر من رفت بر تو نرفت ، مرا با تو کاری نیست جز آنکه به وجدانت بسپارمت ؛
اما اگر ذره ای برای خونهایی که ریخته شد تا من وتو و فرداها فرزندانمان از میراث آزادی بهره مند شوند ، ارزش قائلی ؛ اگر بغض گرفته در گلو داری ؛ اگر اندکی به جای خالی دوستانت که از تحصیل محروم شدند فقط به خاطر طلب کردن حق شان ، می اندیشی ؛ وقت آن فرارسیده تا ۲۲ خرداد در کنار هم باشیم.
ترس به خود راه نده ، مگر ندیدی و نشنیدی که ما یشماریم
ترس به خود راه نده که این روز، روز ریزش پایه های دیکتاتوری و استبداد است و پنجره ای باز به سوی فردایی آزاد
دوست عزیز منتظرت هستم ؛ مرا تنها مگزار

وعده ما ۲۲ خرداد دانشگاههای مشهد

دانشگاه آزاد مشهد : بین دانشکده فنی و انسانی ساعت ۱۱:۳۰
دانشگاه فردوسی : روبروی دانشکده مهندسی ساعت ۱۱:۳۰
دانشگاه خیام : روبروی سلف ساعت ۱۱:۳۰
دانشگاه سجاد : صحن حیاط دانشگاه ساعت ۱۱:۳۰

زنده باد ایرانی غیور و آزاده
زنده باد جنبش سبز
آزاد باد ایران پاک و عزیزمان

با همکاری مشترک :
نهضت سبز دانشجویان مشهد
جنبش سبز دانشگاه آزاد اسلامی مشهد
و دانشجویان سبز دانشگاه های خیام و سجاد

تحول سبز

جمعه، خرداد ۱۴، ۱۳۸۹

فریاد الله اکبر در دانشگاه شیراز طنین انداز شد

دانشجویان خوابگاه های دانشگاه شیراز امشب یکپارچه ندای الله اکبر سر دادند.

به گزارش دانشجونیوز، از لحظاتی پیش فریاد الله اکبر در خوابگاه مفتح دانشگاه شیراز و سایر خوابگاه های دانشجویی این شهر طنین انداز شد. دانشجویان ساکن خوابگاه های دانشگاه شیراز در اعتراض به توهینهای صورت گرفته از ساعت 10 شب به شعار دادن پرداخته و به استقبال نیمه دوم خرداد ماه رفتند.

طنین مرگ بر دیکتاتور و الله اکبر امشب در تهران و سایر شهرها


امشب ساعت 22، مردم در اعتراض به بي حرمتي‌ها نسبت به اعضا و شخصيت‌هاي جنبش سبز فرياد الله اكبر سر خواهند داد.



به گزارش دانشجونیوز، درپی توهین های صورت گرفته به رهبران جنبش سبز در مراسم سالگرد آیت الله خمینی، فراخوانی از جانب فعالین جنبش سبز به منظور اعتراض به این اتفاق در سایت های اینترنتی توزیع شده است.

این فعالین وعده داده اند که امشب در ساعت 10 شب بر پشت بام ها حاضر خواهند شد و با سر دادن شعارهای "الله اکبر" و "مرگ بر دیکتاتور" اعتراض خود را بی حرمتی های صورت گرفته نشان خواهند داد.

بزرگداشت سالگرد شهادت کیانوش آسا توسط دانشجویان علم و صنعت










درپی صدور احکام ده ها سال حبس برای فعالین دانشجویی، وزیر اطلاعات: نگاه به دانشجو و دانشگاه امنیتی نیست

حیدر مصلحی وزیر اطلاعات دولت نامشروع احمدی نژاد در جمع هیئت رئیسه دانشگاه ها گفت: نگاه وزارت اطلاعات به دانشگاه و دانشجو امنيتي نيست.


به گزارش دانشجونبوز، تنها چند ساعت پس از بازداشت فعالین دانشجویی در کرمانشاه و قزوین و مازندران و در حالی که تنها چند روز از صدور احکام سنگین حبس برای فعالین دانشجویی چون بهاره هدایت، میلاد اسدی، شبنم مدد زاده و بسیاری دیگر از دانشجویان آزادی خواه نگذشته است، وزیر اطلاعات مدعی شده که "نگاه وزرات اطلاعات به دانشگاه امنیتی نیست".

آنگونه که خبرگزاری شبه امنیتی ایرنا گزارش کرده، وزیر اطلاعات در این جمع افزوده است: عموما نگرش ها و گرايشات موجود در دانشگاه ها از نظر وزارت اطلاعات،‌ سالم، طبيعي و مقتضاي سن و نقش دانشجو و محيط هاي آموزش عالی است.

وی در این حال تاکید نکرده است که چرا درپی حضور احمدی نژاد در دانشگاه شهید بهشتی بیش از چهل تن از دانشجویان این دانشگاه با فشار نهادهای امنیتی با احکام محرومیت از تحصیل مواجه شده اند و چرا مجید توکلی تنها به علت سخنرانی در یک مراسم اعتراضی با فشار وزارت اطلاعات به هشت سال حبس محکوم می شود.

وزير اطلاعات با اشاره به اينکه هيچ جنبش دانشجويي مترقي در هيچ کجاي جهان تفکر ليبراليستي ندارد، اضافه کرد: غالب آنها عدالت خواه و بر ضد نظام سلطه جهاني و مبارزه با ظلم و بي عدالتي در همه ابعاد هستند.

وزیر اطلاعات اما به احضار نزدیک به 20 تن از دانشجویان دانشگاه تهران به دفتر پیگیری وزرات اطلاعات در پی حضور احمدی نژاد در این دانشگاه اشاره ای نکرد و از سرکوب شدید دانشجویان چپ گرا در سالیان اخیر سخنی بر زبان نراند.

وي تنوع انديشه و تضارب آرا در دانشگاه را از افتخارات نظام اسلامي دانست و گفت: اما بايد مراقب بود که (این تنوع) به وابستگي فکري،‌ مالي و سياسي به بيگانگان منجر نشود.

اما اشاره ای نکرد که این "تنوع اندیشه و تضارب آرا" در دانشگاه های ایران که به یمن نگاه مثبت وزارت اطلاعات حاصل شده است چرا منجر به زندانی شدن بیش از 80 دانشجو در دانشگاه های ایران شده است و چرا در این فضای تنوع اندیشه هیچ تشکل منتقد دانشجویی اجازه فعالیت نمی یابد و هیچ نشریه مستقل دانشجویی از توقیف مهرورزانه در امان نمی ماند.

مصلحي اما تلویحا و ناخواسته به حقایقی اشاره کرد و انتخابات رياست جمهوری را به عنوان "فرصتی برای عملياتی سازی مرحله نهايی"،‌ "تضعيف جايگاه ولايت فقيه"،‌ "ايجاد خلل در روابط مردم با مقام معظم رهبري"، "تضعيف رابطه نخبگان با مقام معظم رهبری"، "القا حمايت مقام معظم رهبری از نامزد و جريان خاص سياسی"، "رويکرد دشمنان و سرويس هاي اطلاعاتي در قبال انتخابات"، "کاهش حمايت مردمي از نظام مقدس جمهوري اسلامي"،‌ "القاء شکست وجهه جمهوری اسلامی ايران در نزد افکار عمومي و بين الملل"، "ناکارآمد نشان دادن نظام حکومتي جمهوري اسلامي"، "القاء فقدان حمايت و اعتماد مردم به برنامه هاي اجرايی کشور"، "تلاش براي افزايش اعتراضات مردمي"،‌ "ايجاد و تشديد شکاف ميان ملت و حاکميت"،‌ "ايجاد و تقويت جريانات قومي و مذهبي واگرايانه"، "هدايت و حمايت ضدانقلاب داخلي"،‌ "طراحي پروژه دموکراسي سازي در ايران"، "تشديد شکاف ميان مردم و مسئولان"، "تشديد اختلافات داخلي"، "بهره برداري از طيفي از ايرانيان مقيم خارج کشور"، "سامان دهي ايرانيان مقيم خارج براي فعاليت عليه جمهوري اسلامي ايران"، "بهره برداري تبليغاتی از اجتماعات آنان"، "ايجاد همگرايي ضدانقلاب با معترضين داخلي"، حمايت سياسي، مادی و رسانه اي از گروه های تروريستی"، "تشويق ضدانقلاب خارجی به حمايت از جريان فتنه"،‌ "تقويت همگرايی اپوزيسيون داخل و خارج از کشور"،‌ "آموزش قانون گريزي و براندازي نرم و برگزاري دوره هاي خارج از کشور"، "ايجاد و افزايش اقدامات ناامن سازي ذهنی و محيطی، اغتشاشات و آشوب هاي خيابانی"،‌ "فعال سازی جريانات حقوق شهروندی، جرايم سايبری، مبارزه به دور از خشونت"،‌ "تشکيل کارگروه های ناظر بر انتخابات"، و ... دانست.

پنجشنبه، خرداد ۱۳، ۱۳۸۹

فراخوان حامیان جنبش سبز در بابل

فراخوان حامیان جنبش سبز در شهرهای مختلف کشور برای برگزاری مراسم ٢٢ خرداد 
تهران، شیراز، اصفهان، اهواز، رشت، یاسوج، خرم آباد، بابل


جــرس: در آستانه فرا رسیدن ٢٢ خرداد ماه و برگزاری تجمعات و راهپیمایی های اعتراضیِ سالگشت انتخابات، حامیان جنبش سبز - همزمان با تهران- در شهرهای دیگر همچون شیراز، اصفهان، یاسوج، رشت، خرم آباد، بابل، اهواز و شهرهای مختلف استان مازندران نیز، برای برگزاری تظاهرات و تجمع، فراخوان عمومی صادر کردند. 

بنا به اعلام منابع خبری و فعالان جنبش سبز، تظاهرات تهران راس ساعت ١۶ روز شنبه ٢٢ خرداد ماه، از میدان امام حسین تا میدان آزادی خواهد بود.

به گزارش منابع خبری جرس، حامیان جنبش سبز شیراز نیز، با خاطرنشان کردن اینکه "در ۲۲ خرداد سال صبر و استقامت ملی، به دریای بی کران سبز ملت می پیوندیم"، مراسم خود را راس ساعت پنج و نیم بعد از ظهر با حرکت از چهار راه ملاصدرا به سمت میدان نمازی، اعلام کرده اند. این فراخوان محل جایگزین را "راس ساعت شش و نیم بعد از ظهر در میدان دانشجو" و مسیر جایگزین آخر(در صورت رخ داد احتمالی هر گونه حادثه) را، "ساعت ٢۰، از پارامونت به سمت سینما سعدی"، اعلام کرده است.


این منابع خبری همچنین مراسم اصفهان را راس ساعت ١۸ روز شنبه ٢٢ خرداد، از "خیابان چهارباغ عباسی (انقلاب) به سمت دروازه دولت" اعلام کرده اند.

حامیان جنبش سبز در رشت، مراسم خود را در "مقابل دانشگاه علوم پایه" و راس ساعت ١۸ برگزار خواهند کرد.

در اهواز ساعت ١۹ روز شنبه، و در محل "پل چهارم و فلکه شهداء به سمت خیابان نادری"، تظاهرات برگزار خواهد شد.

در یاسوج، ساعت ١۶ روز ٢٢ خرداد، در "حدفاصل میدان هفت تیر تا هتل ارم"، تجمع سبزها برگزار خواهد شد.

جمعی از فعالین جنبش سبز خرم آباد نیز، مراسم راهپیمایی ٢٢ خرداد را، راس ساعت ١۷ از مقابل استانداری و چهارره بانک به سوی میدان شهدا و مطهری اعلام کرده اند.

و در بابل، تجمعی اعتراض سالگرد انتخابات، راس ساعت ١۸ روز شنبه ٢٢ خرداد ماه، در مقابل دانشگاه صنعتی نوشیروانی آن شهر برگزار خواهد شد.

جزئیات برگزاری تجمعات و تظاهرات شهرهای دیگر، متعاقبا اعلام می شود.

بیانیه جنبش سبز استان مازندران در آستانه سالگرد انتخابات ۲۲ خرداد


جنبش سبز استان مازندران با انتشار بیانیه ای خواستار برگزاری باشکوه سالگرد ۲۲ خرداد در این استان شد.

به گزارش دانشجونیوز، در قسمتی از این بیانیه آماده است؛ مردم سبز استان مازندران بار دیگر همگام با دانشجویان در شرف آزمون سخت دیگری قرار گرفته اند و با حضور سبز خود بر مطالبات خود ایستادگی کنیم و محکم تر از پیش در راهپیمائی باشکوه روز 22 خرداد در جای جای استان همیشه سبز مازندران شرکت می کنیم و می دانیم که هرگونه فشار، آزار، شکنجه و...آغاز سربلندی مردم ما است... باشد که ظلم و استبداد سر تعظیم در مقابل نجابت و پایمردی فرود بیاورد.

متن کامل بیانیه به شرح ذیل است:


آزمون دیگری در راه است...

قریب به یک سال از انتخابات سرنوشت ساز 22 خرداد می گذرد. انتخاباتی که مردم با شور و امید به پای صندوق های رای رفته تا آینده حساس کشوری که در سراشیبی سقوط قرار داشت را رقم بزنند، ولی کودتاچیان ظالم نه تنها به اصول اولیه دموکراسی ( یعنی رای مردم ) احترام نگذاشتند، بلکه با تقلبی فاحش امید مردم را بازسازی این دیار (خسته از زخم های استببداد را ) به یاس بدل کرده اند. این تنها پایان ماجرا نبود و رژیم مستبد و کودتاگر در مقابل خواسته های نجیبانه ملتی که فریاد برآورد " رای من کجاست؟ " با گلوله و کشتار و سرکوب پاسخی وحشیانه ارائه کرد.

بی شک تاریخ جدید معاصر ایران از 22 خرداد 88 شکل گرفت و این بار شکل مبارزه ملتی که صدها سال زیر چکمه استبداد قرار داشته اند و قد خم نکرده اند به صورت مدنی ترین شکل ممکن و به دور از خشونت تغییر یافته و جواب هرگونه ناسزا، تحقیر، شکنجه.... را با اعطای شاخه گلی پاسخ می گوید. حاکمان مستبدی که هیچ گونه تعهدی نسبت به جان انسانها نداشته اند و به صورت علنی مردم را به خاک وخون می کشند امروز دم از نقض حقوق بشر در غزه می زنند و دریغا که دل پست ترین دیکتاتورهای جهان از این حرف این رژیم کودتاگر به درد آمده است.

امروز شاهد آن هستیم که بی ادعاترین و ناشناخته ترین کبوترهای سبز این دیار پاک در گمنام ترین و مخوف ترین زندان ایران یعنی زندان متی کلای بابل در کنار مجرمین و تبهکاران خطرناک به جرم اینکه بر سر آرمان های جنبش سبز ایستادگی کردند و در مقابل زندان، شکنجه، اخراج و تعلیق و... قد خم نکرده اند،

اسیر شده اند. امروز زندان متی کلای بابل تبدیل به شعبه دوم دانشگاه های استان مازندران شده است و این زندان در یک سال اخیرتبدیل به خانه دوم استاتید و دانشجویان غیور این دیار سبز شده است.

صدور حکم ناباورانه سید ضیا نبوی دانش آموخته دانشگاه صنعتی نوشیروانی که این روزها در شمال ایران به نماد " خار چشم استبداد" بدل شده است و صدور صدها ترم احکام تعلیق و چندین سال احکام حبس برای دانشجویان دانشگاه های استان مازندران گواه کارنامه پویا و درخشان دانشجویان و مردمی بی ادعا و غریبی است که در یک سال اخیر هرگونه فشار و رنج را متحمل شده اند ولی هرگز بر سر آرمان های جنبش سبز کوتاهی نکرده اند.

این بار با درس گرفتن از تجربیات یک سال اخیر جنبش سبز استان مازندران همگام با سایر مردم و تجدید پیمان با آرمان های جنبش سبز و اعلام حمایت از زندانیان سیاسی به ویژه کبوترهای غریب زندان متی کلای بابل و اعلام همبستگی با خانواده های شهدای جنبش اعلام می دارد که:

مردم سبز استان مازندران بار دیگر همگام با دانشجویان در شرف آزمون سخت دیگری قرار گرفته اند و با حضور سبز خود بر مطالبات خود ایستادگی کنیم و محکم تر از پیش در راهپیمائی باشکوه روز 22 خرداد در جای جای استان همیشه سبز مازندران شرکت می کنیم و می دانیم که هرگونه فشار، آزار، شکنجه و...آغاز سربلندی مردم ما است... باشد که ظلم و استبداد سر تعظیم در مقابل نجابت و پایمردی فرود بیاورد.
به امید ایران آباد و آزاد

جنبش سبز استان مازندران

خرداد 89